Counters

شنبه، دی ۰۵، ۱۳۸۸

معجزات ریاضی نون

فایل آکروبات

فایل html

سه‌شنبه، آذر ۲۴، ۱۳۸۸

بنام خدا بخشنده مهربان


واسطه قراردادن در پرستش و نیایش

بيشتر گفته هاي زير در يكي از گفتمانها در جواب تعدادي از كاربران گفته شده است. كاربراني كه سعي مي كردند خواندن غير خدا را توجيه كنند. نيت خويش را پاك كنيد و با دقت به همه دلايل توجه فرمائيد :


قسمت اول : فایل آکروبات

قسمت دوم : فایل آکروبات

قسمت سوم : فایل آکروبات

قسمت چهارم : فایل آکروبات

قسمت پنجم : فایل آکروبات

یکشنبه، مهر ۱۹، ۱۳۸۸

دعا و واسطه


در دعاها بين خدا و انسان نبايد كسي و يا چيزي واسطه شود. اين سختترين آزمايشي است كه براي يك انسان در نظر گرفته ميشود. بعضي كارها بايد با يك واسطه و وسيله انجام پذيرد ، اما تعدادي كار اصلي هست كه بايد بدون واسطه انجام پذيرد. با يك مثال موضوع را مي شكافيم . تصور كنيد كه شما براي آموزش رانندگي ثبت نام كرده ايد. در اين حالت وسايلي براي آموزش شما در نظر گرفته ميشود. از جمله اينكه يك اتومبيل ساخته شده است. يك مربي براي اين كار آموزش ديده شده است. ساعت مشخصي براي اين كار در نظر گرفته شده است. كمربند ايمني بايد استفاده كنيد و ...اينها وسيله اند براي آموزش شما. اما نكته اصلي اين است كه شما بايد خودتون پشت فرمان بنشينيد و خودتون رانندگي كنيد. اگر مربي يكي ديگر را بياورد و پشت فرمان بنشاند و بخواهد از طريق اين واسطه رانندگي را به شما ياد دهد ، هيچوقت نخواهد توانست و شما هم هيچوقت ياد نخواهيد گرفت. در واقع آن همه وسيله و امكانات براي اين بود كه شما خودت پشت فرمان بنشينيد و مستقيما خودت رانندگي كنيد. در مورد دعا هم همينطور است. پيامبران آمدند تا ما را به راه راست راهنمايي كنند ، تا راه درست خداپرستي را به ما نشان دهند. تمام نعمتهاي دنيا در اختيار انسان قرار داده شده است. براي چي ؟ براي اينكه ما خودمون مستقيما و بدون واسطه خدا را بخوانيم. هدف خواندن خداست بدون واسطه. هدف اصلي نبايد گم شود. شيطان ملعون در گيرو دار و شلوغي روزگار ميخواهد هدف اصلي را كم اهميت جلوه دهد و آن را گم کند.

متاسفانه خيلي از انسانها شكرگذار خدا نيستند و در جريان اصلي زندگي خدا را فراموش مي كنند. در جريان معمولي زندگي از واسطه هاي خويش طلب كمك مي كنند ، براي آنان قرباني و نذر مي كنند . اما همينكه به يك مشكل جدي برخوردند ، آنوقت فقط خدا در ذهنشان مي ماند و آنموقع فقط از خدا طلب كمك مي كنند و دعاهايشان خالص به خدا تعلق مي يابد. اما آنموقع چه فايده اي دارد؟ آيا تا بحال شده كه در حين غذا خوردن لقمه تو گلوتون گير كند. در آن حالت كه مرگ را با چشمهاي خويش ميبيند! در اين حالت انسان خالصانه خدا را در نظر ميگيرد و تمام واسطه ها يهو گم ميشوند. اما چرا نبايد اين خالصانه خواندن خدا در همه وقتها باشد. چرا بايد فقط در زمان خفه شدن باشد! واقعا چرا انسان اين حس زيباي يكتاپرستي را بايد به لحظات مرگ و لقمه در گلو گيركردن بيندازد ، آيا واقعا مايه تاسف نيست!

سوره يونس آيه 22و23و24و25

22 اوست كه شما را در سراسر خشكی و دريا حركت می دهد. شما در كشتی ها سوار می شويد و آنها به آرامی در نسيمی دلپذير حركت می كنند. سپس، در حالی كه در آن شادمان هستند، بادی سخت می وزد و امواج از هر طرف آنها را در بر می ‌گيرد. در اين هنگام است كه آنها از خدا درخواست می کنند. دعاهای خود را خالصانه فقط به او اختصاص می دهند: "اگر تو فقط اين بار ما را نجات دهی، تا ابد سپاسگزار خواهيم بود."

۲۳ اما همين كه آنها را نجات می دهد، در زمين تعدی می كنند و با حقيقت مخالفت می نمايند. ای مردم، ستمكاریتان فقط عليه نفس خودتان است. شما سرگرم زندگی مادی اين دنيا شده ايد، سپس بازگشت نهايی شما به سوی ماست، آنگاه ما شما را از تمام اعمالی كه انجام داده بوديد، آگاه می كنيم.

۲۴ مثال زندگی اين دنيا مانند اين است: ما آب را از آسمان فرو می فرستيم تا با آن انواع گياهان را از زمين برويانيم و برای مردم و حيوانات غذا فراهم كنيم. سپس، درست هنگامی كه زمين كاملاً آراسته شده است و مردم آن فكر می كنند كه آن را تحت كنترل دارند، حكم ما در شب يا روز* فرا می رسد، آن را كاملاً خشك و بدون محصول باقی می گذارد، چنانكه گويی روز قبل چيزی وجود نداشته است. ما آيات را اين چنين برای مردمی كه تفكر می ‌كنند، توضيح می دهيم.

۲۵ خدا به سرای صلح دعوت می كند و هر كه را بخواهد، در راه مستقيم هدايت می نمايد.

چرا معمولا دعاهاي انسان در لحظات آخر مستجاب ميشود؟

با توجه به مطالب بالا جواب اين سوال خيلي ساده است. زيرا انسان در طول زندگي از طريق واسطه ها طلب كمك ميكند ، اما همينكه مشكلش جدي شد ، خودش شخصا متوجه ميشود كه فقط خدا همه كاره است ، خودش شخصا متوجه ميشود كه فقط خدا صداي همه را مي شنود ، خودش شخصا متوجه ميشود كه فقط خدا همه را ميبيند ؛ دراين حالت خالصانه خدا را ميخواند و دراين حالت است كه خدا دعايش را مستجاب مي كند. جالب اين است كه با اين تجربه ، چنين انساني بعد از نجات يافتن ، دوباره به سراغ همان عادت اولي ميرود. وا اسفا!!! خداي مهربان توانا ميفرمايد :

ادعوني استجب لكم ، اما چرا دعاهاي خيلي ها مستجاب نميشود ؟ زيرا خالصا براي خدا نيست. اگر دعا خالص باشه ، طبق وعده خدا حتما برآورده ميشود (ادعوني استجب لكم).

سه‌شنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۸۸

(فایل pdf)


یکشنبه، شهریور ۰۸، ۱۳۸۸

سایر معجزات ریاضی قرآن

کسانی که بیشتر به معجزات ریاضی قرآن علاقه مندند به وبلاگ انگلیسی هم مراجعه کنند.

مهمترين نكته يكتاپرستي

مهمترين نكته يكتاپرستي

خيلي از مسلمانان به بهانه اطاعت از پيامبر ، از او شفاي بچه شان را مي خواهند. از پيامبر مي خواهند كه در زندگي به دادشان برسد. به همين خاطر پشت اتومبيلها ، كاميونها عبارت "يا رسول الله" را حك مي كنند و همين منوال و ايده را براي ساير مقدسين خويش به كار مي برند. اگر به آنها بگويي كه فقط از خدا طلب كمك كنيد ، فورا تو را به توهين به پيامبر و دين متهم مي كنند. غافل از اينكه ، اين كار آنان شيطان را شاد مي كند و با اين عمل غضب خدا را براي خود فراهم مي آورند. خداي تواناي مهربان ، خالق عالميان ، ما را با رمز "فقط ذكر خدا آرامش دهنده قلبهاست" آفريده است. اين رمز خلقت است. بدون اين رمز هرگز نمي توانيم آرامش بدست بيآوريم. آن چيز و آن كس كه بيشتر وقت در ذهن شما تقدس دارد ، خداي شماست. كسي كه بيشتر وقت در فكر پيامبر و مقدسين است ، خداي ديگري براي خود برگزيده است ، هر چند كه مدعي باشد كه خداي او يكتاست ؛ زيرا عمل مهم است نه حرف. زيرا او عملا در طول زندگي از محمد و علي و ساير مقدسين به جاي خدا كمك مي خواهد. او وقتي مي خواهد از جاي خود بلند شود ، مي گويد "يا علي". وقتي اتوبوس به سر گردنه ميرسد ، بر محمد و آل او سلام مي فرستد و هزاران مورد ديگر. به اين طريق به جاي خدا ، مقدسين خويش را ذكر مي كند و به اين ترتيب عملا خدايان ديگري دارد ؛ هرچند كه تئوريتا خداي يكتا را مي پرستد. انسانها فطرتا مي خواهند موجودي را بپرستند كه قدرتهاي زيادي داشته باشد. مسلماناني كه پيامبر و مقدسين را به جاي خدا ذكر مي كنند ، ناخواسته (بدون اين كه خود بدانند) ، خيلي از نقشهاي خدا را به مقدسين داده اند. زيرا تنها كسي كه در همه حال با ماست و همه افكار ما را كنترل مي كند ، خداست و كسي ديگر به جز خداي مهربان چنين قدرتي را ندارد. كساني كه به جاي خدا ، مقدسين خويش را ذكر مي كنند ، مجبورند كه خيلي از نقشهاي خدا را به مقدسين بدهند. زيرا مقدسين در اصل آدمهاي عادي و معمولي مثل ساير افراد بودند. اما چون انسان فطرتا خداي قدرتمند مي خواهد ، پس مجبور مي شود كه مقدسين خويش را معصوم از گناه بداند ، مجبور مي شود كه براي مقدسين خويش قدرتي مافوق بشري بتراشد (حتي بعد از مرگ) ، مجبور مي شود بگويد كه مقدسين نوراني بودند و سايه نداشتند ، مجبور مي شود كه بگويد مقدسين از علم غيب خبر دارند ، مجبور مي شود كه بگويد مقدسين از احوال همه پيروانشان خبر دارند ، مجبور مي شود بگويد كه مقدسين بي عيب و نقص بودند ؛ تا اينكه براي عده اي از مسلمانان كار به جاهاي باريكتر مي كشد و عده اي خود را برده و بنده وسگ مقدسين مي خوانند و بعضي موارد ديگر كه واقعا آدمي را متحير ميكند! آدمي تا چه حدي!! مي تواند نسبت به خداي خويش ناسپاس باشد.
اينها همه اش حقه بازي شيطان و دستيارانش است براي بدبخت كردن مردم. زيرا انسان فطرتا دوست دارد كه قدرتمندترين موجود را پرستش كند. بنابراين اگر شما در ذهن خويش بيشتر وقت مقدسين خويش را به جاي خدا ذكر مي كني ؛ يعني اينكه داري كم كم مقدسين خويش را در آن موقعيت قرار مي دهي و به اين طريق بقيه ماجراها بوجود مي آيد. مجبوريد كه قدرتهاي زيادي براي مقدسين خويش بتراشيد (حال از هر طريقي ، از حديث ، از افسانه هاي گذشتگان ، از خودت ، خلاصه از همه) . اگر كسي و يا چيزي (مثل پيامبر ، مقدسين ، مال دنيا و ...) در ذهن شما بسيار بزرگ شد و بيشتر وقت ذهن شما را مشغول كرد ، بايد فورا به خدا پناه ببريد ، زيرا اين حيله شيطان است كه بر روي شما دارد پياده مي شود. به همين خاطر است كه خداي مهربان در قرآن اصرار دارد كه تمام شعائر دين مربوط به خداست و نبايد اسم كسي ديگر به جز خدا را در شعائر دين وارد كرد. نماز ، روزه ، حج ، اذان ، قرباني و ... فقط و فقط بايد براي خدا باشد. اين يك اصل مهم است كه تمام دينهاي آسماني بر اين اساس بنا شده اند و اگر يكي از اديان و مذاهب غير از اين را توصيه كند ، مطمئن باشيد دست خورده است و حقه شيطان ملعون روي پيروانش اجرا شده است. اگر از شما پرسيدند كه اصول دين چيست ، اين را به او بگوييد. اصل دين همين است و بس.

اما واقعا موقعيت پيامبران و مقدسين در دين چگونه بايد باشد؟ چكار كنيم كه در ذهن ما جاي خدا را نگيرند؟ از نظر قرآن چه معياري براي آن وجود دارد؟

اين مهم ترين نكته يكتاپرستي است. خداي مهربان در قرآن ما را راهنمايي مي كند. آيات قرآن پر است از نكته هاي ظريف كه تدبر در آن ، ما را به راه راست راهنمايي مي كند. آيه زير را در نظر بگيريد :

[41:37] ومن ءايته اليل والنهار والشمس والقمر لا تسجدوا للشمس ولا للقمر واسجدوا لله الذي خلقهن ان كنتم اياه تعبدون

[41:37] در ميان مدرك هاي او شب و روز و خورشيد و ماه است. در مقابل خورشيد و ماه سجده نكنيد؛ در مقابل خدا سجده كنيد كه آنها را آفريد، اگر واقعا تنها او را پرستش مي كنيد.


خداي قادر توانا ابتدا چهار چيز را در آيه بالايي به عنوان نعمت و رحمت خود بيان مي كند. آن چهار چيز هم خورشيد و ماه و شب و روز است. اما در ادامه ميفرمايد كه اي مردم براي خورشيد و ماه سجده نكنيد. نكته جالبي كه در اينجا مطرح ميشود اين است كه خدا نميفرمايد براي شب و روز سجده نكنيد بلكه فقط ميفرمايد براي خورشيد و ماه سجده نكنيد! در حالي كه اهميت شب و روز كمتر از خورشيد و ماه نيست. همانطور كه بدون خورشيد و ماه نميتوان زندگي كرد ، بدون شب و روز هم نميتوان زندگي كرد. اين همان نكته مهم است كه اصل يكتاپرستي را بيان مي كند. زيرا خورشيد و ماه اجسام فيزيكي هستند ، اما شب و روز اجسام فيزيكي نيستند. اين نشان ميدهد كه مردم بيشتر آن چيزي را پرستش مي كنند كه در ديد باشد (در قرآن ذكر شده است كه بلقيس ، ملكه سبا و پيروانش در مقابل خورشيد سجده ميكردند) پيامبر هم پيام خدا را ابلاغ مي كند ، خدا ديده نمي شود ، اما پيامبر ديده مي شود. به همين خاطر خيلي از مردم بعدا از پيامبر استفاده هاي ديگري مي كنند. بيشتر به پيامبر دل مي بندند نه خدا! مثلا از پيامبر شفاي بچه شان را مي خواهند ، مستقيما از خدا شفاي بچه را نمي خواهند! به اين طريق آن كس و يا آن شيء (پيامبر و خورشيد) را سر راه خود و خدا قرار ميدهند .خورشيد به اذن خدا نور ميدهد و وظيفه اش را به نحو احسن انجام ميدهد. وظيفه خورشيد نوردهي است ، خورشيد فقط در همين جهت واسطه است يعني نوردهي. ما نبايد غير از آن اتنظار ديگري از خورشيد و ماه داشته باشيم. به همين منوال پيامبر هم پيام خدا را ابلاغ مي كند ، و نبايد غير از آن انتظار ديگري از پيامبر داشته باشيم. بنابراين نتيجه ميگيريم كه استفاده از هر چيزي در جهت وظيفه آن وسيله درست است ؛ اما استفاده از هر وسيله در غير جهت وظيفه آن نادرست است و شرك است. بنابراين ما نبايد از خورشيد انتطار شفاي بچه داشته باشيم ، ما نبايد در شعائر ديني خويش بر خورشيد و پيامبر سلام و صلوات بفرستيم. پس بياييد خداي تواناي مهربان را پرستش كنيم و شعائر ديني خويش را فقط و فقط و فقط به او اختصاص دهيم.

دوشنبه، مرداد ۲۶، ۱۳۸۸

یکشنبه، مرداد ۰۴، ۱۳۸۸

دين تسليم

مسلمانان سنتي هميشه از خود مي پرسند كه آيا اديسون به بهشت مي رود يا به جهنم مي رود؟ چنين سوالي نشان از عدم آشنايي آنان با اسلام دارد. از نظر مسلمانان سنتي اسلام دين شناسنامه اي است ، بنابراين كسي كه ريا مي كند و دزدي مي كند و هزار كار بد ديگر انجام مي دهد ، همچنان مسلمان است. از نظر قرآن اسلام ربطي به فرقه مادرزادي ندارد پس ميتوان مسيحي مسلمان ، بودايي مسلمان و مسلمان مسلمان بود و همچنين مي توان مسيحي كافر ، مسلمان كافر بود. كلمه اولي (مسلمان – مسيحي -بودايي) فقط يك لقب است و كلمه دومي (مسلمان - كافر) نشان دهنده دين تسليم است كه خدا از پيامبران به ما رسانده است و دين تمامي پيامبران بوده است. هر كسي مي تواند بدون اعلان قبلي مسلمان باشد ، صرف نظر از فرقه مادرزادي . در واقع مسلمان يعني كسي كه در مقابل آيات خدا تسليم شده است و نبايد در مقابل نشانه هاي خدا جبهه گيري كند. اگر كسي شما را به طرف خدا خواند آيا شما در مقابل او جبهه گيري مي كنيد؟ آيا شما او را دشمن خود و يا عامل دشمن مي دانيد؟ اگر كسي به شما گفت كه فقط خدا را بخوانيد آيا به او جواب رد مي دهيد؟ و او را دشمن كشورت معرفي مي كنيد؟ اگر اين كار را بكنيد نشان از اين دارد كه خدا را نشناخته ايد و دل به فرقه مادرزادي بسته ايد و در واقع و بسيار جدي تو فقط اسما مسلمان هستي و به هيچ وجه تسليم خدا نيستي. بنابراين ميزان تسليم بودن و تغيير پذيري است كه تعيين مي كند كه كي مسلمان است و كي مسلمان نيست. تسليم بودن در مقابل نشانه هاي خدا نفس را پرورش ميدهد و جبهه گيري در مقابل آيات خدا نفس را سقوط مي دهد. مقدار پاكي نفس است كه تعيين مي كند كه كي به بهشت مي رود و كي نمي رود. بنابراين اگر اديسون آدم تسليم پذيري در مقابل نشانه هاي نشان داده شده به او بوده است ، مطمئنا خدا هم به او رحم خواهد كرد. آيات خدا فقط قرآن نيست ، بلكه طبيعت و سرگذشت اقوام گذشته هم جزو نشانه هاي خدا هستند. خدا نشانه ها را مي رستد تا مردم را از خواب غفلت بيدار كند. خدا در قضاوتهايش به فرقه مادرزادي توجه نمي كند و اين دقيقا نكته اي است كه مسلمانان سنتي را به شدت عصباني و ناراحت كرده است زيرا اندوخته فرقه اي آنان بر باد مي رود. البته آنان فكر مي كنند كه بهترين فرقه و مقدسين را دارند. اين همان خيال باطل است كه شيطان به آنان وعده داده است. مقدار تغيير پذيري و عكس العمل در مقابل نشانه هاي خداست كه تعيين كننده نفس است. هر زمانه اي هم براي خود نشانه هاي بخصوصي دارد مختص به آن زمان كه هميشه جديد است. انجام كار خوب بايد در جهت پرورش و پاكي نفس باشد و الا فايده اي ندارد. زيرا ممكن است انجام كار خوب براي ريا باشد ، كه در آن صورت ، آن كار خوب نفسا خوب نيست ، فقط در ظاهر خوب است. مثلا در عمل قرباني كردن حيوانات ، چنين نكته اي مورد نظر خداست. اگر قرباني براي خدا باشد ، در آن صورت اين عمل پذيرفته خواهد شد ؛ اما اگر قرباني براي غير خدا (مثلا قمر بني هاشم) باشد ، در اين صورت عمل قرباني كردن هيچ گونه ارزشي نخواهد داشت ، حتي اگر گوشت يك كشور را هم تامين كرده باشد. هر كسي در طول دوران زندگي با نشانه هايي از طرف خدا روبرو مي شود ، خدا هم آن فرد را براساس آن نشانه ها آزمايش خواهد كرد و ميزان تسليم بودن او را مي سنجد.

برادر مسلمان ، خواهر مسلمان :

كسي به جز خدا را نخوانيد و به جز نام مبارك خدا كسي را در ادعيه و نمازهاي خويش ذكر نكنيد ، حتي اسم پيامبر . اين آزمايش خداست براي شما. مي دانم كه سخت است كه از آن دست بكشيد و با اين كار خيلي از پيش فرضهاي ذهني شما به هم مي ريزد ولي واقعا با نيت پاك و خالصانه به شما مي گويم كه اين پيام خداست براي شما. شما اگر بتوانيد از خواندن غير خدا در ادعيه و نمازها و ساير شعائر دين دوري كنيد ، نشان از پاكي نفس شما دارد و به اين طريق قدم بزرگي در راستاي تزكيه نفس خويش برداشته ايد. اما اگر شما نتوانيد چنين كاري كنيد و مدام بحث شفاعت و توسل را پيش بكشيد و سعي كنيد اعمال غلط فرقه مادرزادي خويش را توجيه كنيد و از آن دفاع كنيد ، نفس خويش را سقوط داده ايد و اين به ضرر خود شماست . شما در سختي ها خدا را به ياد مي آوريد. مثلا در گرد و خاك اخير در ايران ‏، آن را به خدا نسبت مي داديد و مي گفتيد كه اين كار خداست و مثلا نمي گفتيد اين كار امام علي است! پس چرا در خوشي ها ‏، همه كارها و نعمتها را به خدا نسبت نمي دهيد و فقط از او طلب كمك نمي كنيد و براي خدا واسطه تعريف مي كنيد؟ پيامبر و علي هرچقدر كه آدمهاي بزرگي هم باشند ، باز هم ذره بسيار ناچيزي در اين كره خاكي بودند. همين كره خاكي كه در آن زندگي مي كنيم ذره بسيار ناچيزي است در منظومه شمسي و منظومه شمسي هم ذره بسيار ناچيزي است در آسمان اول. آسمان يكم هم در مقابل شش آسمان ديگر اصلا به حساب نمي آيد. خدايي كه اين نظم و كائنات را آفريده است بزرگ است؟ يا واسطه هايي كه شما در ادعيه خويش مي خوانيد؟ آيا خداي مهربان توانا كه اين سيستم فوق العاده بزرگ را رهبري و خلق كرده است بزرگ است يا مقدسين شما؟ اين حقه شيطان است براي دور كردن شما از خدا. شيطان با اين كار شما را به سمت جهنم سوق مي دهد. من فقط وظيفه ام گفتن بود و بقيه اش با خود شماست. از همين حالا به فكر خويش باشيد ، فردا دير است ، شايد ديگر فردايي نباشد.

پنجشنبه، تیر ۱۸، ۱۳۸۸

خدا بي همتاست

گرد و غبار آسمان ايران و بعضي كشورهاي مسلمان را آلوده كرده است و اين مي تواند علامتي باشد از طرف خدا براي بيدار كردن اين ملتها. ملل مسلمان آنقدر در خواب غفلت فرو رفته اند كه به طور كلي خدا را فراموش كرده اند. معمولا در بين مسلمانان رسم است كه هر كي جمله لا اله الا الله را گفت، يكتاپرست است. مسلمانان سنتي فكر مي كنند كه اسلام يك شهر است و با گفتن جمله لا اله الا الله وارد آن شهر مي شوند و به اين طريق متعلق به آن شهر مي شوند و يكتا پرست مي شوند. درحالي كه يكتاپرستي طريقه زندگي است نه يك لقب. با صرف گفتن لا اله الا الله ، نمي توان يكتاپرست شد. يكتاپرستي يك لقب يا كنيه نيست كه بتوان به يك فرد يا گروه چسپاند، يكتاپرستي طريقه زندگي است و در واقع يكتاپرستي زندگي براي خداست؛ در طول زندگي بايد خداپرست بود نه فقط در ابتدا وانتهاي آن. خيلي ها در عنفوان جواني نماز به جا نمي آورند و اصلا زكات را به ياد نمي آورند اما فكر مي كنند كه خداپرستند. خدا در زندگي آنان نقش ناچيزي دارد و فقط بعضي مواقع در حوادث و اتفاقات ، خدا را به ياد مي آورند. اين افراد در زندگي موفق نيستند و خيلي به ندرت سرانجام خوبي خواهند داشت. زماني كه هوا لطيف و خوب است و از طبيعت خوبي بهره مندند ، خدا را به ياد نمي آورند ؛ اما همينكه هوا غبارآلود شد آنوقت به فكر خدا مي افتند و مي گويند : اين كار خداست! در واقع با اين حرف ميخواهند بگويند كه بقيه كارها مال خدا نيست! هميشه تصادفات و وقايع و بلاياي طبيعي را به خداي يكتا نسبت مي دهند و بقيه كارها و نعمتها و خوشي ها را به خود نسبت مي دهند. در تصادفات و بلايا خدا را به خاطر مي آورند اما همينكه بلا رفع شد ؛ دوباره خدا را فراموش مي كنند .

[10:22] اوست كه شما را در سراسر خشكي و دريا حركت مي دهد. شما در كشتي ها سوار مي شويد و آنها به آرامي در نسيمي دلپذير حركت مي كنند. سپس، در حالي كه در آن شادمان هستند، بادي سخت مي وزد و امواج از هر طرف آنها را در بر مي گيرد. در اين هنگام است كه آنها از خدا درخواست مي کنند. دعاهاي خود را خالصانه فقط به او اختصاص مي دهند: "اگر تو فقط اين بار ما را نجات دهي، تا ابد سپاسگزار خواهيم بود."

[10:23] اما همين كه آنها را نجات مي دهد، در زمين تعدي مي كنند و با حقيقت مخالفت مي نمايند. اي مردم، ستمكاريتان فقط عليه نفس خودتان است. شما سرگرم زندگي مادي اين دنيا شده ايد، سپس بازگشت نهايي شما به سوي ماست، آنگاه ما شما را از تمام اعمالي كه انجام داده بوديد، آگاه مي كنيم.

بله در مواقع بلا و ناخوشي مانند غبارآلود بودن هوا ، همه كارها را به خدا اختصاص مي دهند و خيلي واضح مقدسين خويش را فراموش مي كنند و دعاهاي خويش را خالصانه به تنها خدا اختصاص مي دهند و مي گويند كه خدايا اگر اين بلا را از ما دور كني ، تا ابد غير تو را نخواهيم خواند. اما همين كه خدا آنها را نجات مي دهد و بلا را دور مي كند و هوا خوب و لطيف مي شود، در زمين تعدي مي كنند و با حقيقت مخالفت مي نمايند و غير خدا را وارد دعاهاي خويش مي كنند! درست است كه بلاهاي طبيعي با قوانين علمي كار مي كند اما همه چيز تحت كنترل خداست. خدا هشدارهاي خويش را بوسيله همين قوانين طبيعي اعلام مي كند.

اي مردم ايران، اعمال شما فقط عليه نفس خودتان است.اينكه غير خدا را مي خوانيد و از غير خدا تقاضاي كمك مي كنيد فقط عليه نفس خودتان عمل كرده ايد . اين خود شما هستيد كه ضرر مي كنيد و از نعمت جاودان بهشت محروم خواهيد شد. زندگي مادي دنيا چيزي نيست و بسيار حقير است. شما سرگرم زندگي مادي اين دنيا شده ايد، بازگشت نهايي شما به سوي خداست، آنگاه خدا شما را از تمام اعمالي كه انجام داده بوديد، آگاه مي كند. دوست عزيز ايراني شما بايد خودت به فكر نفس خويش باشيد. تو خودت مسئول خودتي. آخرتت دست خودته. آخرت تو دست حكومت يا حزب خاصي نيست. تو مي تواني آخرت خويش را با نخواندن غير خدا در دعاها و شعائر روزانه تضمين كنيد. اين وبلاگ به حزب و گروه خاصي تعلق ندارد و عاري از هر گونه تعصبات فرقه اي است ، مطالب اين وبلاگ فقط خدا را در نظر مي گيرد و اسلام راستين را معرفي مي نمايد؛ حتما ساير مطالب وبلاگ را نيز مطالعه كنيد ؛ اين پيامي است از طرف خداي يكتا براي شما. بنابراين اين هشدارها را جدي بگيريد و از همين حالا به فكر خويش باشيد، فردا دير است شايد ديگر فردايي نباشد.

جمعه، اردیبهشت ۰۴، ۱۳۸۸

كشتي نوح

آرمانهاي دروغين و كاذب جامعه شما را فريب ندهد ، هر چه زودتر براي نجات خويش فكري كنيد. ديگر وقتي نمانده است ، بجنبيد. 

جمعه، بهمن ۱۸، ۱۳۸۷

دير است بجنبيد

دير است بجنبيد!!

دوشنبه، اردیبهشت ۲۳، ۱۳۸۷

پيام مهم خداي مهربان به مردم ايران (2)

مژده برای ايرانيان


شيعيان اوليه

19 سال بعد از مرگ پيامبر خدا محمد كميته اي از جمع آورندگان قرآن تشكيل شد تا كه قرآن را مدون كنند و به ساير مناطق اسلامي بفرستند. هر قسمت از قرآن كه نوشته ميشد بوسيله چندين كاتب وحي تاييد ميشد تا به اواخر قرآن رسيدند سوره توبه از نظر نزول يك سوره مانده به آخر بود كه بر محمد رسول خدا نازل شد . نوبت به نوشتن دو آيه آخر سوره توبه شد كه فقط پيش يك نفر بود و آن هم خزيمه انصاري بود اين دو آيه پيش كس ديگري از كاتبان يافت نشد. اين دو آيه به احترام محمد رسول خدا اضافه شده بود. اكثريت نويسندگان موافقت كردند به جز علي كه شديدا مخالف اين مورد بود.بعد از اينكه دو آيه به قرآن اضافه شد علي به مخالفت برخاست و پيروان او هم به مخالفت پرداختند نهايتا پيروزي با خاندان اموي بود و قرآن رسمي شامل دو آيه بود ولي شيعيان همچنان نارضايتي خود را اعلام ميكردند و اعلام ميكردند كه قرآن تحريف شده است. اما بعد از مدتي گروه شيعيان به هم ريخت و از راه راست منحرف شدند بطوريكه اعلام كردند كل قرآن منحرف شده است. در حاليكه شيعيان اوليه منظورشان فقط آن چند مورد بود. به همين خاطر روايات تحريف قرآن بيشتر در كتب شيعه رواج دارد.

شيعيان اوليه هم يكتاپرست بودند. بطوريكه حسين بن علي و يارانش در حادثه كربلا در راه مبارزه با خاندان نژاد پرست اموي شهيد شدند.

خداي توانا اين حوادث را براي آزمايش شيعه و سني گذاشته است. سني ها كمتر به قبرپرستي ميپردازند و در اين مورد از شيعيان بهتر عمل كرده اند اما شيعيان اوليه در عدم طرفداري از حكومت نژادپرستانه بهتر از سني ها عمل كرده اند.

نهايتا خداي تواناي مهربان هردو فرقه را آزمايش ميكند. اهل سنت با اين توصيفات نمي توانند قبول كنند كه دو آيه آخر سوره توبه اضافي است زيرا با قبول آن نظريه عدالت صحابه و جماعت زير سوال ميرود (نظريه اي كه سالها با آن انس گرفته اند) و اين اخلاص و ايمان سني ها را آزمايش ميكند و همچنين ثابت ميشود كه قيام اوليه شيعيان قيامي به حق بوده است. و همچنين شيعيان هم آزمايش ميشوند زيرا بسيار مشكل است كه شيعيان دل از علي و حسين كنده و رو به خدا بيارند و اين مورد آزمايش سختي براي شيعيان است.

هشدار به ايرانيان

عبادت و نيايش

زماني كه خداوند مهربان مارا آفريد از كل انسانها ميثاق گرفت كه فقط او خداي ماست. آيه 7:172

به همين جهت خداي بزرگ مارا طوري آفريده است كه محور خوشبختي و بدبختي ما عبادت فقط خداست. و در غير از عبادت او احساس آرامش نخواهيم كرد. عبادت فقط بايد براي خدا باشد. تمام پيامبران كه در طول تاريخ آمده اند همه آنها محور حرفشان عبادت فقط خدا بوده است. خداي بزرگ شياطين را تا قيامت فرصت داده است تا كه عقايد شرك آلودشان را بين ما انتشار دهند. عبادت در صورتي كه فقط براي خدا نباشد شرك محسوب ميشود و شرك تنها گناهي است كه قابل بخشش نيست. سنت خدا بر اين است كه هر گناهي را كه بخواهد ميبخشد ولي شرك را نميبخشد. اين سنت خداست و سنت خدا قابل تغيير نيست. شيطان قول داده است كه اكثريت انسانها را مشرك كند.

اين در حالي است كه خداي بزرگ كتابهايي توسط پيامبران نازل ميكند تا كه مردم را از اين حيله شيطان آگاه كند. آخرين كتاب آسماني ما قرآن صراحتا اين خط قرمز را مشخص كرده است. اما متاسفانه با توجه به اين كه انسانها فراموشكارند موجوديت انسانها هميشه در اين مورد خيلي راحت گول ميخورند و براحتي طبق نقشه شيطان پيش ميروند. آيات 15:39 و 15:40

عبادت فقط براي خداست. هيچ كس در عبادت نميتواند همتراز خدا قرار گيرد. هيچ كس در عبادت نميتواند واسطه باشد . خدا از رگ گردن به ما نزديكتر است. شيطان ميتواند هر چيزي را به عنوان شريك خداي ما قرار دهد :

مال دنيا و فرزندان و همسر :

آيه 42 سوره 18 داستان كسي است كه آنقدر به باغش مشغول و دلبسته بود كه خداي خود را فراموش كرد و در آخر كار كه باغش سوخت گفت اي كاش براي خداي خود شريك قائل نشده بودم.

[18:42] بي گمان، محصولاتش همه از بين رفت و غم و اندوه او را فرا گرفت. اكنون كه ملکش باير شده بود، از آنچه كه بيهوده در آن خرج كرده بود، لابه و زاري مي کرد. و سرانجام گفت: "اي کاش هرگز ملکم را همچون خدا در کنار پروردگارم قرار نمي دادم."

اگر تمام فكر و ذكر ما مال دنيا و همسران و فرزندان ماست در آنصورت آنها را به عنوان شريك خداي خود قرار داده ايم اگر تمام فكر و ذكر شما رسيدن به موبايل و ماشين و .. است بدانيد كه براي خداي خود شريك قرار داده ايد.

[4:36] واعبدوا الله ولا تشركوا به شيءا وبالولدين احسنا وبذي القربى واليتمى والمسكين والجار ذي القربى والجار الجنب والصاحب بالجنب وابن السبيل وما ملكت ايمنكم ان الله لا يحب من كان مختالا فخورا

[4:36] شما بايد فقط خدا را بپرستيد- هيچ چيزي را شريك او قرار ندهيد. بايد والدين، خويشاوندان، يتيمان، تهيدستان، همسايه خويشاوند، همسايه بيگانه، همكار نزديك، مسافر غريب و خدمتكارانتان را در نظر داشته باشيد. خدا متظاهران متكبر را دوست ندارد.

[16:107] اين از آن جهت است که آنان زندگي اين دنيا را بر آخرت مقدم شمرده اند و خدا چنين مردم کافري را هدايت نمي کند.

همچنين آيات 64:14 و 64:15 را نگاه كنيد.

هواي نفس :

ممكن است كسي هواي نفسش را خداي خود قرار دهد.

[25:43] آيا آن شخص را ديده اي كه غرورش خداي اوست؟ آيا طرفدار او خواهي بود؟

نفس يهوديها آنان را بر اين باور قرار داد كه آنها برگزيده و اوليا خداوندند.

[2:94] بگو: "اگر سراي آخرت نزد خدا ويژه شماست و سايرين از آن محروم هستند، پس آرزوي مرگ کنيد، اگر راست مي گوييد."

[62:6] بگو: "اي كساني كه يهودي هستيد، اگر ادعا مي كنيد كه از ميان تمام مردم تنها شما برگزيده خدا هستيد، پس

بايد آرزوي مرگ كنيد، اگر راست مي گوييد!"

و همچنين هواي نفس مذاهب امروزي مسلمانان را بر اين باور قرار داده است كه آنها برگزيده خدايند و ديگران عامه اند . و اين همان هواي نفس خود را خداي خود قرار دادن است.

مذاهب مسلمانان هر كدام به اطلاعات فرقه خودشان مينازند و به آن افتخار ميكنند و به اين ترتيب هواي نفس خود را خداي خود قرار داده اند. هزاران كتاب حديث در مورد مذهبشان مينويسند اما هنوز معناي پرستش خدا را نميدانند.اصول دينشان را در كتابهاي حديث جستجو ميكنند و كتابهاي حديث و ملاها را شريك خداي خود قرار داده اند.

[7:3] اتبعوا ما انزل اليكم من ربكم ولا تتبعوا من دونه اولياء قليلا ما تذكرون

[7:3] همه شما بايد از آنچه از جانب پروردگارتان براى شما نازل شده (قرآن) است، پيروى كنيد؛ از هيچ معبود ديگرى (ملاهاي حديث ) جز او پيروى نكنيد. شما به ندرت توجه مي كنيد.

پيامبران و مقدسين :

پيامبران و مقدسين ميتوانند خداي ما باشند با قرار دادن پرده اي به نامهاي محمد عيسي مريم علي فاطمه غوث و .... در مقابل خدا آنها را شريك خدا قرار داده ايم. با خواندن مقدسين خود و طلب آمرزش و كمك از آنان به جاي خدا فكر و ذكر خود را به مقدسين خود داده ايم و به اين طريق براي خداي خود شريك قائل شده ايم

[20:14] انني انا الله لا اله الا انا فاعبدني واقم الصلوة لذكري

[20:14] "من خدا هستم؛ در كنار من خداي ديگري نيست. فقط مرا پرستش کن و نمازها (ارتباط با خدا) را به جا آور تا

به ياد من باشي.

هدف از عبادت ذكر خداي متعال است نه ذكر محمد و يا حسين. اگر كسي بخواهد از طريق عبادت و استعانت ياد حسين را نگه دارد درآن صورت به طور حتم مرتكب شرك شده است. برادر مسلمان اگر در ذهن شما ياد محمد و يا حسين بيشتر از ياد خداست بالحتم بدانيد كه مرتكب شرك شده ايد. خداوند نمازهاي پنجگانه را براي ما قرار داده است تا كه در طول روز به ياد خدا باشيم. آنوقت مسلمانان با خواندن موجودات ناتواني به مانند محمد حسين و ... ياد آنان را زنده نگه ميدارند. و روزها و هفته هاي مقدسي را براي آنان اختصاص داده اند.

[24:37] مردمي كه كار و تجارت هرگز آنها را از ياد خدا غافل نمي كند؛ آنها نمازها (ارتباط با خدا) را به جا مي آورند و زكات (انفاق واجب) را مي دهند و از روزي كه افكار و چشمها وحشت زده خواهد بود، آگاه هستند.

[13:28] الذين ءامنوا وتطمئن قلوبهم بذكر الله الا بذكر الله تطمئن القلوب

[13:28] آنها کساني هستند که با ياد خدا دل هايشان شاد مي شود. مسلما، با ياد خدا دل ها به وجد مي آيند.

محمد و حسين هم بندگان خدا بودند و از اين دنيا رفتند. آنها فقط ياد خدا را زنده نگه ميداشتند. آنوقت شما كه آنها را اسوه خود ميدانيد بايد شما هم مثل آنان فقط ياد خدا را زنده نگه داريد نه ياد آنان را. زيرا كه آنها خود اين كار را ميكردند. آيا غير از اين است؟ بعضي از مردم فكر ميكنند كه عبادت فقط نماز است. اما بهتر است كه آيه زير را نگاه كنيم :

[20:14] "من خدا هستم؛ در كنار من خداي ديگري نيست. فقط مرا پرستش کن و نمازها (ارتباط با خدا) را به جا آور تا به ياد من باشي.

در اين آيه خدا ميگويد مرا عبادت كن و نماز بخوان. و به اين طريق ميفهميم كه عبادت فقط نماز نيست. دعا (استعانت و استغفار) هم عبادت است.

[40:60] پروردگارتان مي گويد: "از من درخواست كنيد و من به شما پاسخ خواهم داد. مطمئنا، كساني كه براي پرستش من بسيار متكبر هستند، به اجبار وارد جهنم خواهند شد."

خداي مهربان در آيه بالا ميگويد كه از من درخواست كنيد و در ادامه ميگويد كه كساني كه از عبادت من سر باز ميزنند به اجبار وارد جهنم خواهند شد.و اين نشان ميدهد كه خواندن و درخواست كمك هم نوعي عبادت است.

[2:186] و چون بندگان من درباره من از تو بپرسند، من هميشه نزديکم. هرگاه مرا بخوانند من به دعاي آنان پاسخ مي دهم. مردم بايد به من پاسخ دهند و به من ايمان آورند، تا ارشاد شوند.

دعا بدون واسطه بايد فقط براي خدا باشد اين همان خط قرمز است . اين همان درخت ممنوعه است كه قابل بخشش نيست. اين همان آزمايش الهي است كه در اين دنيا براي ما طراحي شده است. آيات زير صراحتا به ما دستور ميدهند كه فقط خدا را بخوانيم نه پيامبران و مقدسين .

[40:14] بنابراين، شما بايد پرستش خود را مطلقا تنها به خدا اختصاص دهيد، حتي اگر كافران آن را دوست ندارند.

[72:18] مكان هاي عبادت متعلق به خداست؛ در كنار خدا احدي را نخوانيد.

آيا از اين واضح تر هم ميشود؟!!

آثار شرك :

با توجه به اين كه وظيفه تمام رسولان الهي اعلام خواندن فقط خدا بوده است پس معلوم ميشود كه اين مساله خيلي مهم است. و اين نشان ميدهد كه تمام جرم و جنايهتاي ديگر از اين واقعه برميخيزد.

مثال 1 : مشركين زمان محمد مقدسيني براي خود فرض كرده بودند و آنان را شريك خدا قرار داده بودند نتيجه آن شد كه از مقدسين خود مجسمه هايي درست كردند تا كه مقدسين خود را نزديك خود داشته باشند و از نزديك بتوانند آنها را زيارت كنند. و آن را داخل كعبه گذاشتند.

اين درحالي است كه فقط ياد خدا قلبها را آرامش ميبخشد. و خداست كه از هركسي به ما نزديكتر است اما مشركين براي رفع همين نياز فطري مجسمه درست كردند و مقدسين خود را نزديك خود قرار دادند. تا كه اين نياز آنان برطرف شود (و هرگز هم برطرف نشد و نميشود).

مثال 2: مسلمانان امروزي كه مقدسينشان را از خود دور ميبينند ناچارا براي آنان مقبره هايي (همان مجسمه هاي قديم )درست كرده اند تا كه نزديك آنان باشند. و با آنها احساس نزديكي كنند. به طوريكه در هر محله اي امامزاده اي يافت ميشود.اما اين وعده الهي است كه هيچوقت احساس آرامش نميكنند. فقط خداست كه دلها را آرامش ميدهد.

مثال 3: كسي كه هواي نفس خود را خداي خود قرار دهد براي رسيدن به آرمانهايش هر كاري ميكند. همانند جنايتكاران و ديكتاتورهاي تاريخ (هيتلر صدام و.....). و همچنين مثل عده اي از مسلمانان كه قرآن را قابل فهم نميدانند و از آن دست كشيده اند.

موضوع خيلي مهم :

مشركين خيلي راحت موضوع شركشان را عوض ميكنند.

اگر در شراكت مقدسين خود نا اميد شوند (و صد در صد هم نا اميد ميشوند) رو به شركاي بعدي (مال دنيا و همسر و هواي نفس) مياورند به طوري كه بعد از مدتي هرسه شريك را با همديگر دارند.به طوري كه مسلماناني كه به زيارت اماكن مقدسه خود ميروند بعد از مدتي (بدون اين كه خود بفهمند) پول پرست ميشوند و هركدام همسران نامحدودي ! خواهند داشت. اين همان وعده الهي است.وعده الهي حق است. كساني كه غير از خدا را ميخوانند آرامش نخواهند داشت. ولي آنان به هر حال براي ارضاي اين غريزه فطري بين سه شريكشان در تعارض هستند.خداوند اعلام ميدارد كه بچه ها در بچگي براساس فطرت سالم به دنيا ميايند و اين پدر و مادرها هستند كه با شريك قرار دادن مقدسين آنان را به سمت شركاي بعدي هول ميدهند.

[7:189] او شما را از يک تن (آدم) آفريد. پس از آن، به هر مردى همسرى مى دهد تا در كنار او آرامش يابد. سپس او باري سبک حمل مي کند که خود به سختي متوجه مي شود. همان طور که بار سنگين تر مي شود، آنها از خدا، پروردگار خود، درخواست مي کنند: "اگر فرزندي خوب به ما عطا کني، سپاسگزار خواهيم بود."

[7:190] ولي همين که او فرزندي خوب به آنها عطا مي کند، آنها هديه او را به بتي تبديل مي کنند که رقيب او مي شود. تعالي باد خدا، بسي فراتر از هر شراکتى.

خواهر يا برادر ايراني خود را ارزيابي كنيد:

آيا از اين كه مي گويم فقط خدا را بخوانيد ناراحت ميشويد؟

آيا اگر كسي بگويد كه فقط از خدا كمك بخواهيد نميتوانيد اورا تحمل كنيد؟

آيا وقتي اسم فقط خدا آورده شود و اسم محمد و يا حسين ذكر نشود آزرده ميشويد؟

اگر جواب سوالات بالا بله باشد متاسفانه بايد بگويم كه دچار شرك شده ايد هرچه سريعتر به درگاه خداي مهربان توبه كنيد.

سوالات :

آيات زير كه صراحتا ميگويند غير خدا را نبايد خواند را چطوري معني ميكنيد؟

10:106

7:194

35:13

35:14

40:60

1:4

1:5

39:43

39:44

39:45

13:28

اي ملت ايران از خدا بترسيد

برادر و خواهر ايراني بايد خداي خود را در نظر گرفته و فقط از او كمك بخواهيد. علي و حسين اگر همين حالا زنده بودند به اين مراسمهاي بزرگداشت و طلب كمك از غير خدا راضي نبودند. باور كنيد همين است كه من ميگويم.

برادر و خواهر ايراني از عذاب خدا بترسيد. فقط براي اطلاع شما ميگويم.

1- در تاريخ 3.5.2008 ميلادي گردبادي با سرعت 190 كيلومتر بر ساعت كشور برمه را در برگرفت. نزديك به 22000 نفر مرده اند و همچنين 42000 نفر ناپديد شده اند . زيرا مردم كشور برمه در مقابل خداي خويش ناسپاسي ميكردند.اين كشور مركز قاچاق هروئين و مواد مخدر بود. برادر عزيز و خواهر عزيز ايراني سرعت اين زلزله 190 كيلومتر بر ساعت بوده است . 190 يعني 19*10

اين نشانه اي از سوي پروردگارته براي تو تا كه به خود آيي و خود را از عذاب آتي برهانيد.

2- در تاريخ 12.5.2008 مركز سيشوان در چين با يك زلزله 7.8 ريشتري لرزيد. اين اتفاق در ساعت 2:28 رخ داد.ساعت رخداد زلزله 2:28 است 228 يعني 19*12

شنبه، اردیبهشت ۰۷، ۱۳۸۷

پيام خداي مهربان به جوانان ايران

یکشنبه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۸۷

پيام خداي مهربان به مردم ايران

اعوذ بالله من الشيطن الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

پيام خداي مهربان به مردم ايران

شما تک و تنها نزد ما بازگشته ايد، درست همان گونه که نخستين بار شما را آفريديم، و آنچه را به شما ارزاني داشته بوديم پشت سر نهاديد. شفيعاني را که شريک قرار داديد و ادعا مي کرديد که به شما کمک خواهند کرد، با شما نمي بينيم. تمام پيوندها ميان شما قطع شده است؛ شريكاني كه قرار داديد، شما را ترک کرده اند.

[7:53] آيا منتظرند که تمام (پيش بيني هاي) آن به وقوع بپيوندد؟ روزي که چنين وعده اى تحقق يابد، کساني که در گذشته به آن اعتنا نکردند، خواهند گفت: "رسولان پروردگار ما حقيقت را آورده اند. اينک آيا شفيعانى هستند که براى ما شفاعت کنند؟ آيا ممكن است ما را بازگرداني، تا رفتار خود را تغيير دهيم و بهتر از آنچه کرديم، عمل کنيم؟" آنها نفس خود را از دست داده اند و بدعت هايشان باعث نابودى آنها شده است.

خلاصه فشرده اي از معجزات رياضي قرآن:

* اولين آيه (۱:۱)، معروف به "بسم الله الرحمن الرحيم، شامل ۱۹ حرف است.

* قرآن داراى ۱۱۴ سوره است که ميشود 19*6

* مجموع تعداد آيات قرآن ۶۳۴۶ است که ميشود ۱۹*۲۳۴ .

۶۲۳۴ آيه شماره گذارى شده است و ۱۱۲ آيه (بسم الله) شماره گذارى نشده است که ميشود 6346 =۱۱۲+۶۲۳۴

توجه کنيد که ۶+۴+۳+۶ ميشود ۱۹

*
بسم الله ۱۱۴ مرتبه تکرار شده است، با وجود غيبت مرموز آن در سوره ۹ درسوره ۲۷ دو بار تکرار شده است و 114 مساوي 19*6 است .

*
از غيبت بسم الله در سوره ۱۹ تا بسم الله اضافى در سوره ۲۷، دقيقا ۱۹ سوره است.

* مجموع شماره سوره ها از۱۹ تا ۲۷ (۲۷+۲۶+......+۱۲+۱۱+۱۰+۱۹= ۳۴۲ ) يا 19*18


*
اين مجموع (۳۴۲) همچنين مساوى است با مجموع کلمات بين دو بسم الله سوره ۲۷.

*اولين آيات معروفى که اول وحى شد (۵-۱:۹۶) شامل ۱۹ کلمه است.

*
اين اولين وحى ۱۰ کلمه اى، داراى ۷۶ حرف است . 76 هم يعني 19*4.


* سوره ۹۶ که از نظر ترتيب زمانى اولين سوره است، داراي ۱۹ آيه است.

*اين اولين سوره از نظر ترتيب زمانى، از آخر قرآن ۱۹ همين است.

* سوره ۹۶ شامل ۳۰۴ حرف عربى است، و ۳۰۴ ميشود 16*۱۹

* آخرين سوره نازل شده(سوره ۱۱۰) شامل ۱۹ کلمه است.

* اولين آيه از آخرين سوره وحى شده (۱:۱۱۰) شامل 19 حرف است.


* مجموع ۲۹ سوره اى که "پارافهاى قرآن" در آنها آمده است ميشود:
۸۲۲=۶۸+۵۰+..........+۷+۳+۲، و ۸۲۲+۱۴ (۱۴ مجموعه پارافها) ميشود ۸۳۶، يا ۱۹*۴۴.

* بين اولين سوره پاراف دار(۲) و آخرين سوره پاراف دار (۶۸)، ۳۸ سوره بدون پاراف وجود دارد 38 هم يعني ۱۹*2.

* بين اولين و آخرين سوره هاى پاراف دار ۱۹ مجموعه پاراف دار و بدون پاراف وجود دارد.

* ۳۰ عدد مختلف در قرآن تکرار شده است:

۱،۲،۳،۴،۵،۶،۷،۸،۱۹،۱۰،۱۱،۱۲، ۱۹،۲۰،۳۰،۴۰،۵۰،۶۰،۷۰،۸۰، ۹۹،۱۰۰،۲۰۰،۳۰۰،۱۰۰۰،۲۰۰۰،۳۰۰۰،۵۰۰۰،۵۰۰۰۰، ۱۰۰۰۰۰، مجموع اين اعداد ميشود ۱۶۲۱۴۶، که ميشود :۱۹*۸۵۳۴.

برادر عزيز لحظه اي در روابط بالا تفكر كنيد ببينيد آيا روابط بالا ميتواند اتفاقي باشد؟

مژده براي ايرانيان

اضافي بودن دو آيه آخر سوره توبه

موضوع اضافه بودن دو آيه آخر سوره توبه نه تنها از طريق معجزات رياضي ثابت ميشود بلكه از نظر تاريخي هم به اثبات ميرسد.براي مشاهده معجزه رياضي در اين مورد مقاله زير را دانلود كنيد:

http://www.sharemation.com/godisone/128129.zip?uniq=-brsele

19 سال بعد از مرگ آخرين پيامبر خدا محمد كميته اي از جمع آورندگان قرآن تشكيل شد تا كه قرآن را مدون كنند و به ساير مناطق اسلامي بفرستند. هر قسمت از قرآن كه نوشته ميشد بوسيله چندين كاتب وحي تاييد ميشد تا به اواخر قرآن رسيدند سوره توبه از نظر نزول يك سوره مانده به آخر بود كه بر محمد رسول خدا نازل شد . نوبت به نوشتن دو آيه آخر سوره توبه شد كه فقط پيش يك نفر بود و آن هم خزيمه انصاري بود اين دو آيه پيش كس ديگري از كاتبان يافت نشد. اين دو آيه به احترام محمد رسول خدا اضافه شده بود. اكثريت نويسندگان موافقت كردند به جز علي كه شديدا مخالف اين مورد بود. علي مخالف اضافه شدن به كتاب خدا بود. در اينجا حديث مربوطه در صحيح بخاري اسكن شده است.

http://www.sharemation.com/godisone/h1.gif?uniq=-brsele

علي در خانه اش نشسته بود به او گفتند چرا بيرون نميايي؟ گفت دارد در كتاب خدا چيزي اضافه ميشود تا آن را اصلاح نكنم لباس بيرون نميپوشم.


اين اضافه كردن به قرآن چندين حادثه را به دنبال داشت:

1- جنگ علي با منحرفين قرآن . در اين جنگها منحرفين قرآنها را بر نيزه ها ميكردند .

2- جنگ معروف كربلا كه حسين بن علي و يارانش در اين راه شهيد شدند. تا بالاخره بعد از مدتها جنگ فضا مقداري آرام شد و مروان بن الحكم به خاطر ترس از جنگ دوباره و دفاع از معاويه دو آيه اضافه شده را تاييد كرد و نسخه هاي فاقد اين دو آيه را به نابودي كشاند.و به اين طريق پيروزي ظاهري با منحرفين بود.


در تاييد اين مورد به يكي از قرانهاي قديمي نگاه كنيد ميبينيد كه همه سوره توبه را مدني دانسته به جز دو آيه آخر كه گفته است مكي است. و اين در حالي است كه كسي (خزيمه انصاري) كه اين دو آيه را نقل كرده بود در آن موقع هنوز مسلمان نشده بود!

(سر برگ يكي از قرآنهاي قديمي)
http://www.sharemation.com/godisone/sura9.gif?uniq=-brsele



علاوه بر آن يكي از قديمي ترين قرآنها در كويت نشان دهنده اين مورد است. جالب است كه اتفاقا صفحه آخر سوره توبه (كه شامل ايات 128و129 است) پاره شده است و اين نشان ميدهد كه آن موقع سر اين دو آيه هميشه احتلاف بوده است و جهت جلوگيري از اختلاف آن صفحه را پاره كرده اند. به طوريكه با توجه به حجم و اندازه صفحه دقيقا متوجه ميشويد كه اين قرآن شامل آن دو آيه نبوده است.

با توجه به اينكه رءوف رحيم در قرآن صفت اختصاصي خداست و براي مخلوق به كار نميرود.اما در آيه 128 سوره توبه صفت رءوف رحيم براي پيامبر به كار برده شده است كه با تعليمات قرآني مخالف است. در اينجا ليست آيه هاي ديگري كه رءوف رحيم در آن به كار برده شده است را ذكر ميكنيم تا كه مشخص شود واقعا آن دو آيه جزو قرآن نيست.

تمام "رئوف رحيم" هاي ديگري كه در قرآن ذكر شده است را ليست ميكنيم.ميبينيم كه همه صفت خدايند نه مخلوق!

[2:143] وكذلك جعلنكم امة وسطا لتكونوا شهداء على الناس ويكون الرسول عليكم شهيدا وما جعلنا القبلة التي كنت عليها الا لنعلم من يتبع الرسول ممن ينقلب على عقبيه وان كانت لكبيرة الا على الذين هدى الله وما كان الله ليضيع ايمنكم ان الله بالناس لرءوف رحيم

[9:117] لقد تاب الله على النبي والمهجرين والانصار الذين اتبعوه في ساعة العسرة من بعد ما كاد يزيغ قلوب فريق منهم ثم تاب عليهم انه بهم رءوف رحيم

[16:7] وتحمل اثقالكم الى بلد لم تكونوا بلغيه الا بشق الانفس ان ربكم لرءوف رحيم

[16:47] او ياخذهم على تخوف فان ربكم لرءوف رحيم

[22:65] الم تر ان الله سخر لكم ما في الارض والفلك تجري في البحر بامره ويمسك السماء ان تقع على الارض الا باذنه ان الله بالناس لرءوف رحيم

[24:20] ولولا فضل الله عليكم ورحمته وان الله رءوف رحيم

[57:9] هو الذي ينزل على عبده ءايت بينت ليخرجكم من الظلمت الى النور وان الله بكم لرءوف رحيم


دعايي كه همه ما آن را در دلمان داريم دعاي زير است كه بايد فقط و فقط خداي مهربان را رءوف رحيم بدانيم.

[59:10] والذين جاءو من بعدهم يقولون ربنا اغفر لنا ولاخوننا الذين سبقونا بالايمن ولا تجعل في قلوبنا غلا للذين ءامنوا ربنا
انك رءوف رحيم

رهبران اموي

همانطور كه ديديم رهبران اموي دو آيه به قرآن اضافه كردند . رهبران اموي نژاد پرستي را بنا نهادند بطوريكه سران و فرمانداران ساير شهرهاي تحت سيطره تمدن اسلامي را از بني اميه انتخاب ميكردند . آنان فكر ميكردند كه نژاد اموي از ساير نژاد عرب بهتر است.همين مورد باعث شورش شد و نهايتا حسين بن علي و يارانش در كربلا در راه مبارزه با نژاد پرستي شهيد شدند.در حال حاضر خيلي از مسلمانان هم دچار نژاد پرستي شده اند. خيلي از آنان فكر ميكنند كه فرقه آنان از ساير فرق بهتر است. به طور مثال عربها فكر ميكنند كه از عجم بهترند و ايرانيان فكر ميكنند كه از ساير ملل مسلمان بهترند و به نياكان و اجداد افسانه اي خود مينازند. نزد خدا هيچ فرقي بين ملتهاي مختلف نيست. نژاد ، زبان ، رنگ و ساير عوامل باعث برتري نيست بلكه تقوي نزد خدا معيار است. تنها معياري که ممتاز بودن مردم با آن مشخص مي شود:

[49:13] يايها الناس انا خلقنكم من ذكر وانثى وجعلنكم شعوبا وقبائل لتعارفوا ان اكرمكم عند الله اتقكم ان الله عليم خبير

[49:13] اي مردم، ما شما را از همان مذكر و مؤنث خلق كرديم و شما را ملل و قبايلي مشخص قرار داديم، باشد كه يكديگر را تشخيص دهيد. بهترين شما در نزد خدا پرهيزكارترين شماست. خداست داناي مطلق، آگاه.

با كمال تاسف در ايران فعلي ما خيلي از اقوام ساير قومهاي ديگر را مسخره ميكنند و با چشم حقارت به آنها نگاه ميكنند. خيلي از اقوام شامل فارس و كرد و ترك و عرب و ... به زبان و قوم خود مينازند و فكر ميكنند كه از ساير اقوام بهترند و اين نوع از نژاد پرستي چنان در خونشان رخنه كرده است كه از همان بچگي به آن عادت كرده اند و بسيار مشكل است كه آنان را متوجه كردار زشتشان كنيد. خداي توانا ما را از نژادهاي مختلف آفريده است تا كه آزمايشي باشد براي ما نه فخري باشد بر ديگران. خداي مهربان نژاد پرستان را عذاب ميكند و قوم ديگري را جايگزين آنها ميكند. اين سنت خداست سنت خدا قابل تغيير نيست.

بالاخره در سال 684 ميلادي قرآني كه با خط پيامبر نوشته شد و شامل دو آيه شيطاني نبود بوسيله يك رهبر اموي ديگر نابود شد. اما خداي مهربان خودش حفاظت قرآن را عهده دار شده است و اين خواست خداست كه نسخه حفص (حفص بن عاصم كوفي) قرآن مطابق با نسخه نوشته شده بوسيله پيامبر است (به جز دو آيه آخر سوره توبه و چند غلط املايي ديگر) .

هشدار به ايرانيان


کساني که بت شده اند شيفتگان خود را طرد مي کنند

[10:28] ويوم نحشرهم جميعا ثم نقول للذين اشركوا مكانكم انتم وشركاؤكم فزيلنا بينهم وقال شركاؤهم ما كنتم ايانا تعبدون
[10:28] روزي که همه آنان را احضار کنيم، به کساني که شرک ورزيدند، خواهيم گفت: "ما شما را همراه با کساني که بت کرده بوديد، احضار کرده ايم." و آنان را با يکديگر روبرو خواهيم کرد، و کساني که بت شده بودند به آنها خواهند گفت: "ما هيچ خبر نداشتيم که شما ما را معبود خود قرار داديد.

[10:29] فكفى بالله شهيدا بيننا وبينكم ان كنا عن عبادتكم لغفلين
[10:29] خدا به عنوان شاهد ميان ما و شما كافي است، كه ما از پرستش شما در مورد خود به كلي بي خبر بوديم.

[10:30] هنالك تبلوا كل نفس ما اسلفت وردوا الى الله مولهم الحق وضل عنهم ما كانوا يفترون
[10:30] آن زماني است كه هر نفسي آنچه را كه كرده بود، بررسي خواهد كرد. آنها به سوي خدا، مولا و سرور حقيقي خود بازگردانده خواهند شد و معبوداني را كه از خود ساخته بودند، آنها را طرد خواهند كرد.

دوست عزيز ايراني آيا خداي مهربان دستور داده است كه ما از طريق كسي ديگر اورا بخوانيم؟

آيا مثلا كسي با انگشتش به ماه اشاره كند و به ما بگويد نگاه كنيد ما بايد به انگشت او نگاه كنيم يا به ماه. هدف از عبادت ياد و ذكر خداي متعال است نه ياد و ذكر كسي ديگر. بنابراين اگر به شما گفتند بياييد از طريق افرادي مثل محمد حسين علي فاطمه خدا را عبادت كنيم، اين صراحتا و به وضوح عبادت غير خداست.اگر به شما گفتند بياييد از طريق نزديك شدن و دلبستن به محمد يا علي و يا مال دنيا و ... به خدا نزديك شويم بدانيد كه براي خداي خود شريك قرار داده ايد.اگر كسي به شما گفت بيا برويم به مزار فلان كس و با وسيله قرار دادن او از خدا كمك بخواهيم.در اين حالت صراحتا خداي مهربان را فراموش كرده و رو به غير خدا آورده ايم. زيرا كه هدف از عبادت ونيايش خواندن فقط خداست نه كسي ديگر. وسيله قراردادن بهانه اي است
براي اينكه در اين بين خدا فراموش شود. اين حيله تازگي ندارد. تمام طول تاريخ اينجوري بوده است.شيطان قول داده است كه از راههاي خيلي ساده اكثريت مارا گمراه كند. او قولش را به تحقق ميرساند.آيا درست است كه در شبانه روز 30 بار در فكر محمد و يا حسين باشيم و يك بار در فكر خدا؟

دوست عزيز:

اگر در طول روز بيشتر فكر و ذكر شما حسين است بدانيد كه اورا شريك خدا قرار داده ايد.آيا هيچ پيامبر و يا فرد صالحي به پيروانش دستور داده است كه بعد از مرگ او مراسم روزانه برايش ترتيب دهند؟ آيا شما پيامبري در طول تاريخ سراغ داريد؟

[21:25] وما ارسلنا من قبلك من رسول الا نوحي اليه انه لا اله الا انا فاعبدون
[21:25] ما پيش از تو هيچ رسولي نفرستاديم مگر با اين وحي: "غير از من خدايي نيست؛ تنها مرا بپرستيد."

دوست عزيز آن چيز و يا آنكس كه بيشتر در فكر شما تقدس دارد خداي شماست.بنابراين اگر شما بيستر روز دل به دارايي و ماشين خود بسته ايد بدانيد كه شريك براي خدا قرار داده ايد!! اگر شما بيشتر روز دل به محمد و عيسي و حسين و علي بسته ايد ، بدانيد كه آنان را شريك خداي متعال قرار داده ايد!! دلبستن به مال دنيا شما را به خدا نزديك نميكند.بلكه چطوري استفاده كردن از مال دنيا شايد براي شما فايده اي داشته باشد و در آخرت همين مال دنيا ذخيره اي براي شما باشد.


همانطور هم دلبستن به عيسي و محمد وعلي و حسين شما را به خدا نزديك نميكند.شما اگر راست ميگوييد بهتر است به حرفهاي آنان گوش كنيد و فقط خدا را پرستش كنيد.

دوستان عزيز هر چيزي را بايد از طريقي استفاده كرد. مثلا كتاب قرآن براي خواندن و فكر كردن است. خود جلد كتاب قرآن كه شامل چندين برگ كاغذ است ما را نميتواند كمك كند. خدا براي هر كاري راهي قرار داده است. ما فقط از طريق خواندن و فكر كردن ميتوانيم از قرآن استفاده كنيم. آيا كاغذ قرآن ميتواند ما را از مشكلات نجات دهد؟ مطمئنا نه!همانطور پيامبران هم وظيفه اي داشتند كه آن را ابلاغ كردند. وظيفه پيامبر محمد نذارت و بشارت بود. وظيفه او ابلاغ قرآن بود. اما اگر بخواهيم چيزهاي ديگري را به او نسبت دهيم اشتباه ميكنيم. مثلا از پيامبر محمد نميتوان انتظار داشت كه دعاهاي مارا استجابت كند. پيامبر محمد براي اين نيامده است كه ما او را بخوانيم به جاي خدا ! زيرا كه اين وظيفه او نيست. او رسولي بود مثل رسولان ديگر.هر رسولي را وظيفه اي است.خداي مهربان عبادت را فقط به خودش اختصاص داده است نه كسي ديگر. شما نميتوانيد يك آيه ارائه دهيد كه خدا فرموده باشد كه محمد رسول خدا و يا عيسي جوابگوي دعاهاي شما خواهند بود. واسطه بودن اين افراد چيزي جز حيله شيطان نيست. فكر ميكنيد كه اقوام پيش از ما پيامبران و مقدسين خود را پرستش ميكردند. شما يك لحظه فكر كنيد چرا هميشه بعد از مرگ پيامبران و مقدسين اين افراد بت ميشوند؟آيا فكر نميكنيد كه شيطان دارد همان حيله هاي قديمي را بر روي ما اجرا ميكند؟آيا شما ميتوانيد دل از اين شخصيتها بكنيد و دوباره خدا محور باشيد؟فكر ميكنيد توسل به چه معناست؟اينكه ما بياييم از محمد ويا علي در خواست كمك كنيم و فكر كنيم خدا از اين طريق به ما جواب ميدهد زيرا كه ما آنان را وسيله قرار داده ايم!!!!آيا ميدانيد كه چه مضراتي از اين پديد ميايد؟ شما تصور كنيد چنين جامعه اي كه به حيله هاي مختلف از عبادت مستقيم خدا سر باز ميزند ميتواند درست شود؟ اگر ما با خدا روراست نباشيم آيا خدا هم شرايط ما را بهتر خواهد كرد؟ مطمئنا نه؟؟

[5:35] يايها الذين ءامنوا اتقوا الله وابتغوا اليه الوسيلة وجهدوا في سبيله لعلكم تفلحون
[5:35] اي كساني كه ايمان داريد، هيبت و حرمت خدا را ارج نهيد و در جستجوي راه و روشي به سوي او باشيد و در راه او بكوشيد تا موفق شويد.

خداي مهربان در آيه بالايي دستور ميدهد كه در جستجوي راه و روشي به سوي خدا باشيم. خدا نگفته است وسيله را بخوانيد بلكه گفته وسيله را بجوييد. اين وسيله ميتواند عبادت خيرات علم و ... باشد.

پرهيزگاراني را که ما بت خود قرار ميدهيم، خودشان به درگاه خدا دعا مي کردند

[17:57] اولئك الذين يدعون يبتغون الى ربهم الوسيلة ايهم اقرب ويرجون رحمته ويخافون عذابه ان عذاب ربك كان محذورا
[17:57] حتي معبوداني که آنها مي خوانند خودشان در جستجوي راه و وسيله اي به سوي پروردگارشان هستند. آنها براي رحمت او دست به دعا برمي دارند و از عذاب او مي ترسند. مطمئنا، عذاب پروردگارت وحشتناك است.