Counters

یکشنبه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۸۷

پيام خداي مهربان به مردم ايران

اعوذ بالله من الشيطن الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

پيام خداي مهربان به مردم ايران

شما تک و تنها نزد ما بازگشته ايد، درست همان گونه که نخستين بار شما را آفريديم، و آنچه را به شما ارزاني داشته بوديم پشت سر نهاديد. شفيعاني را که شريک قرار داديد و ادعا مي کرديد که به شما کمک خواهند کرد، با شما نمي بينيم. تمام پيوندها ميان شما قطع شده است؛ شريكاني كه قرار داديد، شما را ترک کرده اند.

[7:53] آيا منتظرند که تمام (پيش بيني هاي) آن به وقوع بپيوندد؟ روزي که چنين وعده اى تحقق يابد، کساني که در گذشته به آن اعتنا نکردند، خواهند گفت: "رسولان پروردگار ما حقيقت را آورده اند. اينک آيا شفيعانى هستند که براى ما شفاعت کنند؟ آيا ممكن است ما را بازگرداني، تا رفتار خود را تغيير دهيم و بهتر از آنچه کرديم، عمل کنيم؟" آنها نفس خود را از دست داده اند و بدعت هايشان باعث نابودى آنها شده است.

خلاصه فشرده اي از معجزات رياضي قرآن:

* اولين آيه (۱:۱)، معروف به "بسم الله الرحمن الرحيم، شامل ۱۹ حرف است.

* قرآن داراى ۱۱۴ سوره است که ميشود 19*6

* مجموع تعداد آيات قرآن ۶۳۴۶ است که ميشود ۱۹*۲۳۴ .

۶۲۳۴ آيه شماره گذارى شده است و ۱۱۲ آيه (بسم الله) شماره گذارى نشده است که ميشود 6346 =۱۱۲+۶۲۳۴

توجه کنيد که ۶+۴+۳+۶ ميشود ۱۹

*
بسم الله ۱۱۴ مرتبه تکرار شده است، با وجود غيبت مرموز آن در سوره ۹ درسوره ۲۷ دو بار تکرار شده است و 114 مساوي 19*6 است .

*
از غيبت بسم الله در سوره ۱۹ تا بسم الله اضافى در سوره ۲۷، دقيقا ۱۹ سوره است.

* مجموع شماره سوره ها از۱۹ تا ۲۷ (۲۷+۲۶+......+۱۲+۱۱+۱۰+۱۹= ۳۴۲ ) يا 19*18


*
اين مجموع (۳۴۲) همچنين مساوى است با مجموع کلمات بين دو بسم الله سوره ۲۷.

*اولين آيات معروفى که اول وحى شد (۵-۱:۹۶) شامل ۱۹ کلمه است.

*
اين اولين وحى ۱۰ کلمه اى، داراى ۷۶ حرف است . 76 هم يعني 19*4.


* سوره ۹۶ که از نظر ترتيب زمانى اولين سوره است، داراي ۱۹ آيه است.

*اين اولين سوره از نظر ترتيب زمانى، از آخر قرآن ۱۹ همين است.

* سوره ۹۶ شامل ۳۰۴ حرف عربى است، و ۳۰۴ ميشود 16*۱۹

* آخرين سوره نازل شده(سوره ۱۱۰) شامل ۱۹ کلمه است.

* اولين آيه از آخرين سوره وحى شده (۱:۱۱۰) شامل 19 حرف است.


* مجموع ۲۹ سوره اى که "پارافهاى قرآن" در آنها آمده است ميشود:
۸۲۲=۶۸+۵۰+..........+۷+۳+۲، و ۸۲۲+۱۴ (۱۴ مجموعه پارافها) ميشود ۸۳۶، يا ۱۹*۴۴.

* بين اولين سوره پاراف دار(۲) و آخرين سوره پاراف دار (۶۸)، ۳۸ سوره بدون پاراف وجود دارد 38 هم يعني ۱۹*2.

* بين اولين و آخرين سوره هاى پاراف دار ۱۹ مجموعه پاراف دار و بدون پاراف وجود دارد.

* ۳۰ عدد مختلف در قرآن تکرار شده است:

۱،۲،۳،۴،۵،۶،۷،۸،۱۹،۱۰،۱۱،۱۲، ۱۹،۲۰،۳۰،۴۰،۵۰،۶۰،۷۰،۸۰، ۹۹،۱۰۰،۲۰۰،۳۰۰،۱۰۰۰،۲۰۰۰،۳۰۰۰،۵۰۰۰،۵۰۰۰۰، ۱۰۰۰۰۰، مجموع اين اعداد ميشود ۱۶۲۱۴۶، که ميشود :۱۹*۸۵۳۴.

برادر عزيز لحظه اي در روابط بالا تفكر كنيد ببينيد آيا روابط بالا ميتواند اتفاقي باشد؟

مژده براي ايرانيان

اضافي بودن دو آيه آخر سوره توبه

موضوع اضافه بودن دو آيه آخر سوره توبه نه تنها از طريق معجزات رياضي ثابت ميشود بلكه از نظر تاريخي هم به اثبات ميرسد.براي مشاهده معجزه رياضي در اين مورد مقاله زير را دانلود كنيد:

http://www.sharemation.com/godisone/128129.zip?uniq=-brsele

19 سال بعد از مرگ آخرين پيامبر خدا محمد كميته اي از جمع آورندگان قرآن تشكيل شد تا كه قرآن را مدون كنند و به ساير مناطق اسلامي بفرستند. هر قسمت از قرآن كه نوشته ميشد بوسيله چندين كاتب وحي تاييد ميشد تا به اواخر قرآن رسيدند سوره توبه از نظر نزول يك سوره مانده به آخر بود كه بر محمد رسول خدا نازل شد . نوبت به نوشتن دو آيه آخر سوره توبه شد كه فقط پيش يك نفر بود و آن هم خزيمه انصاري بود اين دو آيه پيش كس ديگري از كاتبان يافت نشد. اين دو آيه به احترام محمد رسول خدا اضافه شده بود. اكثريت نويسندگان موافقت كردند به جز علي كه شديدا مخالف اين مورد بود. علي مخالف اضافه شدن به كتاب خدا بود. در اينجا حديث مربوطه در صحيح بخاري اسكن شده است.

http://www.sharemation.com/godisone/h1.gif?uniq=-brsele

علي در خانه اش نشسته بود به او گفتند چرا بيرون نميايي؟ گفت دارد در كتاب خدا چيزي اضافه ميشود تا آن را اصلاح نكنم لباس بيرون نميپوشم.


اين اضافه كردن به قرآن چندين حادثه را به دنبال داشت:

1- جنگ علي با منحرفين قرآن . در اين جنگها منحرفين قرآنها را بر نيزه ها ميكردند .

2- جنگ معروف كربلا كه حسين بن علي و يارانش در اين راه شهيد شدند. تا بالاخره بعد از مدتها جنگ فضا مقداري آرام شد و مروان بن الحكم به خاطر ترس از جنگ دوباره و دفاع از معاويه دو آيه اضافه شده را تاييد كرد و نسخه هاي فاقد اين دو آيه را به نابودي كشاند.و به اين طريق پيروزي ظاهري با منحرفين بود.


در تاييد اين مورد به يكي از قرانهاي قديمي نگاه كنيد ميبينيد كه همه سوره توبه را مدني دانسته به جز دو آيه آخر كه گفته است مكي است. و اين در حالي است كه كسي (خزيمه انصاري) كه اين دو آيه را نقل كرده بود در آن موقع هنوز مسلمان نشده بود!

(سر برگ يكي از قرآنهاي قديمي)
http://www.sharemation.com/godisone/sura9.gif?uniq=-brsele



علاوه بر آن يكي از قديمي ترين قرآنها در كويت نشان دهنده اين مورد است. جالب است كه اتفاقا صفحه آخر سوره توبه (كه شامل ايات 128و129 است) پاره شده است و اين نشان ميدهد كه آن موقع سر اين دو آيه هميشه احتلاف بوده است و جهت جلوگيري از اختلاف آن صفحه را پاره كرده اند. به طوريكه با توجه به حجم و اندازه صفحه دقيقا متوجه ميشويد كه اين قرآن شامل آن دو آيه نبوده است.

با توجه به اينكه رءوف رحيم در قرآن صفت اختصاصي خداست و براي مخلوق به كار نميرود.اما در آيه 128 سوره توبه صفت رءوف رحيم براي پيامبر به كار برده شده است كه با تعليمات قرآني مخالف است. در اينجا ليست آيه هاي ديگري كه رءوف رحيم در آن به كار برده شده است را ذكر ميكنيم تا كه مشخص شود واقعا آن دو آيه جزو قرآن نيست.

تمام "رئوف رحيم" هاي ديگري كه در قرآن ذكر شده است را ليست ميكنيم.ميبينيم كه همه صفت خدايند نه مخلوق!

[2:143] وكذلك جعلنكم امة وسطا لتكونوا شهداء على الناس ويكون الرسول عليكم شهيدا وما جعلنا القبلة التي كنت عليها الا لنعلم من يتبع الرسول ممن ينقلب على عقبيه وان كانت لكبيرة الا على الذين هدى الله وما كان الله ليضيع ايمنكم ان الله بالناس لرءوف رحيم

[9:117] لقد تاب الله على النبي والمهجرين والانصار الذين اتبعوه في ساعة العسرة من بعد ما كاد يزيغ قلوب فريق منهم ثم تاب عليهم انه بهم رءوف رحيم

[16:7] وتحمل اثقالكم الى بلد لم تكونوا بلغيه الا بشق الانفس ان ربكم لرءوف رحيم

[16:47] او ياخذهم على تخوف فان ربكم لرءوف رحيم

[22:65] الم تر ان الله سخر لكم ما في الارض والفلك تجري في البحر بامره ويمسك السماء ان تقع على الارض الا باذنه ان الله بالناس لرءوف رحيم

[24:20] ولولا فضل الله عليكم ورحمته وان الله رءوف رحيم

[57:9] هو الذي ينزل على عبده ءايت بينت ليخرجكم من الظلمت الى النور وان الله بكم لرءوف رحيم


دعايي كه همه ما آن را در دلمان داريم دعاي زير است كه بايد فقط و فقط خداي مهربان را رءوف رحيم بدانيم.

[59:10] والذين جاءو من بعدهم يقولون ربنا اغفر لنا ولاخوننا الذين سبقونا بالايمن ولا تجعل في قلوبنا غلا للذين ءامنوا ربنا
انك رءوف رحيم

رهبران اموي

همانطور كه ديديم رهبران اموي دو آيه به قرآن اضافه كردند . رهبران اموي نژاد پرستي را بنا نهادند بطوريكه سران و فرمانداران ساير شهرهاي تحت سيطره تمدن اسلامي را از بني اميه انتخاب ميكردند . آنان فكر ميكردند كه نژاد اموي از ساير نژاد عرب بهتر است.همين مورد باعث شورش شد و نهايتا حسين بن علي و يارانش در كربلا در راه مبارزه با نژاد پرستي شهيد شدند.در حال حاضر خيلي از مسلمانان هم دچار نژاد پرستي شده اند. خيلي از آنان فكر ميكنند كه فرقه آنان از ساير فرق بهتر است. به طور مثال عربها فكر ميكنند كه از عجم بهترند و ايرانيان فكر ميكنند كه از ساير ملل مسلمان بهترند و به نياكان و اجداد افسانه اي خود مينازند. نزد خدا هيچ فرقي بين ملتهاي مختلف نيست. نژاد ، زبان ، رنگ و ساير عوامل باعث برتري نيست بلكه تقوي نزد خدا معيار است. تنها معياري که ممتاز بودن مردم با آن مشخص مي شود:

[49:13] يايها الناس انا خلقنكم من ذكر وانثى وجعلنكم شعوبا وقبائل لتعارفوا ان اكرمكم عند الله اتقكم ان الله عليم خبير

[49:13] اي مردم، ما شما را از همان مذكر و مؤنث خلق كرديم و شما را ملل و قبايلي مشخص قرار داديم، باشد كه يكديگر را تشخيص دهيد. بهترين شما در نزد خدا پرهيزكارترين شماست. خداست داناي مطلق، آگاه.

با كمال تاسف در ايران فعلي ما خيلي از اقوام ساير قومهاي ديگر را مسخره ميكنند و با چشم حقارت به آنها نگاه ميكنند. خيلي از اقوام شامل فارس و كرد و ترك و عرب و ... به زبان و قوم خود مينازند و فكر ميكنند كه از ساير اقوام بهترند و اين نوع از نژاد پرستي چنان در خونشان رخنه كرده است كه از همان بچگي به آن عادت كرده اند و بسيار مشكل است كه آنان را متوجه كردار زشتشان كنيد. خداي توانا ما را از نژادهاي مختلف آفريده است تا كه آزمايشي باشد براي ما نه فخري باشد بر ديگران. خداي مهربان نژاد پرستان را عذاب ميكند و قوم ديگري را جايگزين آنها ميكند. اين سنت خداست سنت خدا قابل تغيير نيست.

بالاخره در سال 684 ميلادي قرآني كه با خط پيامبر نوشته شد و شامل دو آيه شيطاني نبود بوسيله يك رهبر اموي ديگر نابود شد. اما خداي مهربان خودش حفاظت قرآن را عهده دار شده است و اين خواست خداست كه نسخه حفص (حفص بن عاصم كوفي) قرآن مطابق با نسخه نوشته شده بوسيله پيامبر است (به جز دو آيه آخر سوره توبه و چند غلط املايي ديگر) .

هشدار به ايرانيان


کساني که بت شده اند شيفتگان خود را طرد مي کنند

[10:28] ويوم نحشرهم جميعا ثم نقول للذين اشركوا مكانكم انتم وشركاؤكم فزيلنا بينهم وقال شركاؤهم ما كنتم ايانا تعبدون
[10:28] روزي که همه آنان را احضار کنيم، به کساني که شرک ورزيدند، خواهيم گفت: "ما شما را همراه با کساني که بت کرده بوديد، احضار کرده ايم." و آنان را با يکديگر روبرو خواهيم کرد، و کساني که بت شده بودند به آنها خواهند گفت: "ما هيچ خبر نداشتيم که شما ما را معبود خود قرار داديد.

[10:29] فكفى بالله شهيدا بيننا وبينكم ان كنا عن عبادتكم لغفلين
[10:29] خدا به عنوان شاهد ميان ما و شما كافي است، كه ما از پرستش شما در مورد خود به كلي بي خبر بوديم.

[10:30] هنالك تبلوا كل نفس ما اسلفت وردوا الى الله مولهم الحق وضل عنهم ما كانوا يفترون
[10:30] آن زماني است كه هر نفسي آنچه را كه كرده بود، بررسي خواهد كرد. آنها به سوي خدا، مولا و سرور حقيقي خود بازگردانده خواهند شد و معبوداني را كه از خود ساخته بودند، آنها را طرد خواهند كرد.

دوست عزيز ايراني آيا خداي مهربان دستور داده است كه ما از طريق كسي ديگر اورا بخوانيم؟

آيا مثلا كسي با انگشتش به ماه اشاره كند و به ما بگويد نگاه كنيد ما بايد به انگشت او نگاه كنيم يا به ماه. هدف از عبادت ياد و ذكر خداي متعال است نه ياد و ذكر كسي ديگر. بنابراين اگر به شما گفتند بياييد از طريق افرادي مثل محمد حسين علي فاطمه خدا را عبادت كنيم، اين صراحتا و به وضوح عبادت غير خداست.اگر به شما گفتند بياييد از طريق نزديك شدن و دلبستن به محمد يا علي و يا مال دنيا و ... به خدا نزديك شويم بدانيد كه براي خداي خود شريك قرار داده ايد.اگر كسي به شما گفت بيا برويم به مزار فلان كس و با وسيله قرار دادن او از خدا كمك بخواهيم.در اين حالت صراحتا خداي مهربان را فراموش كرده و رو به غير خدا آورده ايم. زيرا كه هدف از عبادت ونيايش خواندن فقط خداست نه كسي ديگر. وسيله قراردادن بهانه اي است
براي اينكه در اين بين خدا فراموش شود. اين حيله تازگي ندارد. تمام طول تاريخ اينجوري بوده است.شيطان قول داده است كه از راههاي خيلي ساده اكثريت مارا گمراه كند. او قولش را به تحقق ميرساند.آيا درست است كه در شبانه روز 30 بار در فكر محمد و يا حسين باشيم و يك بار در فكر خدا؟

دوست عزيز:

اگر در طول روز بيشتر فكر و ذكر شما حسين است بدانيد كه اورا شريك خدا قرار داده ايد.آيا هيچ پيامبر و يا فرد صالحي به پيروانش دستور داده است كه بعد از مرگ او مراسم روزانه برايش ترتيب دهند؟ آيا شما پيامبري در طول تاريخ سراغ داريد؟

[21:25] وما ارسلنا من قبلك من رسول الا نوحي اليه انه لا اله الا انا فاعبدون
[21:25] ما پيش از تو هيچ رسولي نفرستاديم مگر با اين وحي: "غير از من خدايي نيست؛ تنها مرا بپرستيد."

دوست عزيز آن چيز و يا آنكس كه بيشتر در فكر شما تقدس دارد خداي شماست.بنابراين اگر شما بيستر روز دل به دارايي و ماشين خود بسته ايد بدانيد كه شريك براي خدا قرار داده ايد!! اگر شما بيشتر روز دل به محمد و عيسي و حسين و علي بسته ايد ، بدانيد كه آنان را شريك خداي متعال قرار داده ايد!! دلبستن به مال دنيا شما را به خدا نزديك نميكند.بلكه چطوري استفاده كردن از مال دنيا شايد براي شما فايده اي داشته باشد و در آخرت همين مال دنيا ذخيره اي براي شما باشد.


همانطور هم دلبستن به عيسي و محمد وعلي و حسين شما را به خدا نزديك نميكند.شما اگر راست ميگوييد بهتر است به حرفهاي آنان گوش كنيد و فقط خدا را پرستش كنيد.

دوستان عزيز هر چيزي را بايد از طريقي استفاده كرد. مثلا كتاب قرآن براي خواندن و فكر كردن است. خود جلد كتاب قرآن كه شامل چندين برگ كاغذ است ما را نميتواند كمك كند. خدا براي هر كاري راهي قرار داده است. ما فقط از طريق خواندن و فكر كردن ميتوانيم از قرآن استفاده كنيم. آيا كاغذ قرآن ميتواند ما را از مشكلات نجات دهد؟ مطمئنا نه!همانطور پيامبران هم وظيفه اي داشتند كه آن را ابلاغ كردند. وظيفه پيامبر محمد نذارت و بشارت بود. وظيفه او ابلاغ قرآن بود. اما اگر بخواهيم چيزهاي ديگري را به او نسبت دهيم اشتباه ميكنيم. مثلا از پيامبر محمد نميتوان انتظار داشت كه دعاهاي مارا استجابت كند. پيامبر محمد براي اين نيامده است كه ما او را بخوانيم به جاي خدا ! زيرا كه اين وظيفه او نيست. او رسولي بود مثل رسولان ديگر.هر رسولي را وظيفه اي است.خداي مهربان عبادت را فقط به خودش اختصاص داده است نه كسي ديگر. شما نميتوانيد يك آيه ارائه دهيد كه خدا فرموده باشد كه محمد رسول خدا و يا عيسي جوابگوي دعاهاي شما خواهند بود. واسطه بودن اين افراد چيزي جز حيله شيطان نيست. فكر ميكنيد كه اقوام پيش از ما پيامبران و مقدسين خود را پرستش ميكردند. شما يك لحظه فكر كنيد چرا هميشه بعد از مرگ پيامبران و مقدسين اين افراد بت ميشوند؟آيا فكر نميكنيد كه شيطان دارد همان حيله هاي قديمي را بر روي ما اجرا ميكند؟آيا شما ميتوانيد دل از اين شخصيتها بكنيد و دوباره خدا محور باشيد؟فكر ميكنيد توسل به چه معناست؟اينكه ما بياييم از محمد ويا علي در خواست كمك كنيم و فكر كنيم خدا از اين طريق به ما جواب ميدهد زيرا كه ما آنان را وسيله قرار داده ايم!!!!آيا ميدانيد كه چه مضراتي از اين پديد ميايد؟ شما تصور كنيد چنين جامعه اي كه به حيله هاي مختلف از عبادت مستقيم خدا سر باز ميزند ميتواند درست شود؟ اگر ما با خدا روراست نباشيم آيا خدا هم شرايط ما را بهتر خواهد كرد؟ مطمئنا نه؟؟

[5:35] يايها الذين ءامنوا اتقوا الله وابتغوا اليه الوسيلة وجهدوا في سبيله لعلكم تفلحون
[5:35] اي كساني كه ايمان داريد، هيبت و حرمت خدا را ارج نهيد و در جستجوي راه و روشي به سوي او باشيد و در راه او بكوشيد تا موفق شويد.

خداي مهربان در آيه بالايي دستور ميدهد كه در جستجوي راه و روشي به سوي خدا باشيم. خدا نگفته است وسيله را بخوانيد بلكه گفته وسيله را بجوييد. اين وسيله ميتواند عبادت خيرات علم و ... باشد.

پرهيزگاراني را که ما بت خود قرار ميدهيم، خودشان به درگاه خدا دعا مي کردند

[17:57] اولئك الذين يدعون يبتغون الى ربهم الوسيلة ايهم اقرب ويرجون رحمته ويخافون عذابه ان عذاب ربك كان محذورا
[17:57] حتي معبوداني که آنها مي خوانند خودشان در جستجوي راه و وسيله اي به سوي پروردگارشان هستند. آنها براي رحمت او دست به دعا برمي دارند و از عذاب او مي ترسند. مطمئنا، عذاب پروردگارت وحشتناك است.